قبل از اینکه فرهام به دنیا بیاد چند تا فرم استخدامی پر کرده بودم تا اینکه وقتی فرهام یک ماهه بود به مصاحبه دعوت شدم ، به مصاحبه رفتم تا اینکه چند روز پیش زنگ زدند که قبول شدم وباید برای بستن قرار داد به اونجا برم من فرهامو آماده کردم تا با بابای فرهام بریم اونجا تا اونجا رفتم و اسممو هم نوشتم ولی نی نی کوچولو هی تو فکرم بود که اون چی میشه آخه هنوز خیلی کوچیکه فرهامم که فقط تا الان شیر مادر می خوره بالاخره احساس مادرانم باعث شد که این موقعیت شغلی رو از دست بدم .حالا قرار یک مصاحبه دیگه هم برم نمی دونم بر یا.................................................. تا بعد ببینیم چی میشه &...